هملت | شکسپیر ترجمه به آذین چاپ اول سال چاپ ۱۳۴4
آرام ورق بزنید کتاب قدیمیست بودن یا نبودن؛ مسئله این است. آیا بهتر آن است که ضربهها و لطمههایِ روزگارِ غدّار را تاب بیاوری یا آن که اسلحه در دست گیری و با انبوهِ مشکلات بجنگی تا آن ناگواریها را از میان برداری؟ مُردن آیا فقط خوابیدنی است؟ چیزِ بیشتری نیست؟ اگر خوابِ مرگ دردهایِ قلبِ ما و هزاران دردِ دیگری را پایان میبخشد که طبیعت بر جسمِ ما مستولی میگردانَد، پایانی است که البته باید آرزومندش باشیمدن خوابیدن اما شاید هم خواب دیدن. آه، همین است که مانع می شود. این که وقتی این جسمِ خاکی را دور انداختیم، شاید در آن خوابِ مرگْ خوابهایِ پریشانی ببینیم! ترس از این رویاهاست که ما را به تأمل وا میدارد و عمرِ مصیبت و سختی را اینچنین طولانی میکند. چراکه اگر شخص به یقین بداند میتوان خود را با خنجری برهنه آسوده کرد، کیست که در مقابلِ لطمهها و خفّتهایِ زمانه، ظلمِ ظالم، کِبرِ متکبر، دردهایِ عشقِ شکست خورده، معطل شدن در دیوانخانهها، وقاحتِ منصبداران، تحقیرهایی که لایقانِ صبور از نالایقان میبینند، تن به تحمل دهد؟ کیست که حاضر به بردنِ این بارها باشد و بخواهد یکسر زیر فشارِ زندگانیِ پُر ملال ناله سر دهد و عرق بریزد؟ هملت | شکسپیر ترجمه به آذین چاپ اول سال چاپ ۱۳۴۴ شرکت سهامی نشر اندیشه بها: سیصد و پنجاه هزار برای به مراجعه کنید ارسال به از راه پست ُمید