
کتاب فیستا اثر ارنست همینگوی نشر نون
200,000 تومان
همینگوی را باید یکی از عشاق اسپانیا و مراسم گاوبازی آنجا به حساب آورد. این موضوع درا ولین رمان او نیز به خوبی به چشم میآید. این رمان در واقع ترجمهای از اولین اثر همینگوی با نام The Sun Also Rises است. این کتاب در سال ۱۹۲۶ منتشر شد. باید اذعان کرد که این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است. با هم کمی در مورد این اثر میخوانیم:
بررسی تخصصی
روایت نسل گمشده
بسیاری از منتقدان شخصیت اول این اثر را به نوعی برگرفته از شخصیت خود نویسنده می دانند و از این رو این اثر در شناخت نویسنده و جهان داستانی او نیز بسیار موثر است: در خلاصه اثر آمده است: «محور داستان مسافرت گروهی آمریکایی و انگلیسی مقیم فرانسه از "نسل گم شده" به اسپانیا برای دیدن فستیوال گاوبازی پامپلونا است. راوی داستان مردی است که براثر زخمی از دوران جنگ جهانی اول عقیم شدهاست. مشتزنی یهودی و مردی ثروتمند از اعضای دیگر گروهاند. وجود زنی جذاب در این گروه موجب رقابت و درگیری بین اعضای گروه میشود.»
مذاکره با خواننده
یکی از منتقدین در مورد ساختار این رمان چنین نوشته است: «اولین جمله "جشن"، با زبان سادهای شروع میشود که این نویسنده به خاطر آن شهرت زیادی دارد: "رابرت کان زمانی قهرمان میانوزن مسابقات بوکس پرینستون بود." اما جمله دوم بدون این که نیازی باشد، پیچیده است: "فکر نکنید من خیلی تحت تاثیر این مقام او در بوکس قرار گرفتم، اما این برای کان خیلی ارزش داشت". "خیلی زیاد" عبارت عجیبی است. با این حال کاری که انجام میدهد، درست همان اول اتفاق میافتد، زمانی که مذاکره با خواننده بر سر قراردادها در حال انجام است. این عبارت اعلام میکند که خواننده روایتی شبیه نحوه حرف زدن مردم را نمیخواند. میگوید که خواننده دارد واقعیتی ساختارمند را میخواند. تکنیکی که آثار همینگوی در همه آثارش به کار برده، در "خورشید همچنان میدرخشد" نیز وجود دارد. اینجا اما، میتوان این تکنیکها را مشخصا دید. و تماشای نابغه جوانی که دارد حرفهاش را یاد میگیرد، عجیب و در عین حال خوشایند است.»
همینگوی و گاوهای خون آلود
بیشتر نقدهایی که بر آثار همینگوی نوشته شده است، نشان دهندهی این نکته است که همیشه علایق وی نیز به صورت موثری بر آثارش تاثیر گذار بوده است. تماشای گاوبازی نیز یکی از علایق مهم همینگوی به حساب میآمد. این موضوع در این رمان نیز به نمادی مهم تبدیل شده است در نقدی در این مورد آمده است: «گاوها نماد شور، جسمانیت، انرژی و آزادیاند. گاوبازی بخصوص روشی که پدرو رومرو گاوبازی می کند، مستلزم وسوسه کردن، به بازی گرفتن، و حرکات نمایشی است و در نهایت با دخول شمشیر گاوباز به بدن گاو به پایان میرسد. از همه کارکترهای کتاب جیک، برت، رومرو و مونتویا بیش از دیگران تحت تاثیر گاوبازی قرار دارند. موقعیت رومرو به عنوان گاوباز نشان میدهد که او برخلاف سایر کاراکترهای مذکر از عشق ورزی شورانگیز ناتوان نیست. کُن هر چند خیال میکند که عاشق برت است گاوبازی را اول کسل کننده و بعد چندش آور مییابد. برت مثل جیک مسحور رابطه گاوباز و گاو است و از خشونت گاوبازی هراس ندارد. از مونتویا چیز زیادی نمیدانیم اما به نظر میرسد از نظر او نیز گاوبازی از نظر عشق، شور و زیبایی از همه فرم های هنری بالاتر است.»
در مورد نویسنده
همینگوی در آخرین سال قرن نوزدهم به دنیا آمد. او در طول زندگی شصت و دو ساله خود، اتفاقات بسیار متنوعی را پشت سرگذاشت. او در جنگ جهانی شرکت کرد و در آنجا به ماجراجویی پرداخت. در واقع او علاوه بر نوشتن رمانهایی که هر کدامشان به تنهایی جزو شاهکارهای ادبیات جهاناند، بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمیشدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهههای جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیاتوحش آفریقا تا ماهیگیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. سرانجام نیز با اسلحه شکاری خودکشی کرد. سبک زندگی و آثار ادبی او، مهمترین چیزهایی است که از همینگوی به جای مانده است.