
کتاب شاید عروس دریایی
140,000 10%
126,000 تومان
معرفی کتاب شاید عروس دریایی
کتاب شاید عروس دریایی به قلم الی بنجامین، از پرفروشترینهای نیویورک تایمز، رمانی خیرهکننده در مورد دوستی، غم، امید و زندگی است. این اثر که تحسین گستردهی منتقدان را برانگیخت، داستان دختری به نام سوزی را به تصویر میکشد که غرق شدن بهترین دوستش را در دریا باور ندارد و به دنبال علت واقعی مرگ او شروع به جستجو میکند.
موضوع کتاب شاید عروس دریایی چیست؟
در داستان درخشان شاید عروس دریایی (The Thing About Jellyfish)، دو دوست صمیمی به نامهای فرنی و سوزی به قدری به هم نزدیک بودند که میتوانستند مدتها در مورد همه چیز با هم صحبت کنند، اما درست زمانی که سوزی به فرنی دلایلی با هم قهر بودند اتفاقی غیرمنتظره و تلخ برای فرنی رخ داد؛ او با وجود اینکه شناگر قابلی بود در دریا غرق شد.
سوزی با بهت، کنجکاوی و انبوهی از سؤالات مواجه شد؛ او باورش نمیشد که غرقشدگی علت واقعی مرگ فرنی باشد؛ به همین دلیل عقبنشینی نکرد و طرحی برای اثبات چیزی که در ذهنش میگذشت تهیه کرد. حتی اگر برای این کار لازم به سفر به دور دنیا باشد سوزی میخواست حقیقت را کشف کند؛ سفر عجیب و احساسی او، به جستجو در معنای زندگی، مرگ و شگفتیهای جهان هستی ختم میشود. الی بنجامین (Ali Benjamin) در اولین رمانش به نوجوانان این نکتهی اساسی را یادآور میشود که همیشه میتوان در زندگی عشق و امید را پیدا کرد.
افتخارات کتاب شاید عروس دریایی:
- نامزد نهایی جایزه کتاب ملی نوجوانان در سال 2015
- نامزد جایزه گودریدز در سال 2015
- نامزد جایزه Keystone در سال 2017
- نامزد جایزه کتاب نوجوانان Rhode Island در سال 2017
- نامزد جایزه دوروتی کانفیلد فیشر در سال 2017
- از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز
نکوداشتهای کتاب شاید عروس دریایی:
- رمان اولی که به شکلی غیرعادی خوب و راضی کننده است. (Booklist)
- رمانی فوقالعاده خوش ساخت و پراحساس. (School Library Journal)
- یادآور آثار جنیفر ال هولم و شارون کریچ، رمان بنجامین نمونهای درخشان از فراز و نشیبهای ابتدای نوجوانی است. (Publishers Weekly)
کتاب شاید عروس دریایی مناسب چه کسانی است؟
این داستان برجسته و مطرح برای نوجوانان بالای دوازده سالی که به رمانهایی با ژانر رئال علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب شاید عروس دریایی میخوانیم:
هر وقت به آن دو روز فکر میکنم، به فاصلهی بین رفتن تو و خبردار شدن من، یاد ستارهها میافتم. میدانستی چهار سال طول میکشد تا نور نزدیکترین ستاره به ما برسد؟ یعنی وقتی آن را میبینیم، وقتی ستارهای را میبینیم، درواقع داریم گذشتهاش را نگاه میکنیم. تمام آن ستارههای چشمکزن، همهی ستارههای آسمان، ممکن است قبلاً از بین رفته باشند، ممکن است در این لحظه، آسمان ستارهای نداشته باشد؛ اما ما حتی نمیدانیم.
من گفتم: «اون میتونست شنا کنه، یادت نیست؟ خوب شنا میکرد.»
مادر جوابی نداد. برای همین دوباره تکرار کردم: «یادت نیست مامان؟»
مادر فقط چشمهایش را بست و صورتش را بین کف دستهایش پنهان کرد.
من باز تکرار کردم: «غیرممکنه». چرا او متوجه نمیشد که این اتفاق غیرممکن بود؟
وقتی مادر سرش را بالا آورد، بسیار آرام صحبت میکرد. انگار سعی میکرد تکتک کلماتش را به من بفهماند: «زو، حتی بهترین شناگرا هم ممکنه غرق بشن.»
«یعنی چی؟ چطور ممکنه...؟»