
کتاب دید و بازدید جلال آل احمد
70,000 10%
63,000 تومان
معرفی کتاب دید و بازدید
دید و بازدید مجموعهی دوازده داستان کوتاه از جلال آل احمد (۱۳۰۲ – ۱۳۴۸)، نویسنده و منتقد اجتماعی ایرانی است، که در ۱۳۲۴ منتشر شد.
در اولین داستان این مجموعه، «دید و بازدید عید»، راوی، که خودِ نویسنده است، یکی از مراسم این سنت دیرینهی ایرانی در ایام نوروز را گزارش میکند. «گنج» سرگذشت «بتول»، پیردختر محل است از زبان «خاله خانم» و ازدواج دیررس او با «مشهدی حسن»، دورهگرد محل. در «زیارت»، نویسنده، با شوری مذهبی، وصفی دقیق از سفر زیارتی و احوال درونی خود به دست میدهد. در «افطار بیموقع»، «آمیزرضا» دلال بیمایه اما حلالخور مذهبی و متدین، هر شب پس از افطار، برای رهایی از گرمای تابستان، با آب هندوانه به پشت بام پناه میبرد و در پرتو ماه دراز میکشد. «گلدان چینی» وصف سرنوشت گلدان ظریف و عتیقه و زیبای یکی از مسافران شیکپوش داخل اتوبوس است که یکی از همسفرانش آن را میگیرد تا از نزدیک تماشا کند. «تابوت» داستان تبعیض اجتماعی حاکم بر جامعه است که حتی مردگان را از شخصیتفروشی فارغ نمیگذارد و نویسنده تشییع جنازهی فلاکتبار پیرزن فقیری را وصف میکند که تابوتش در اثنای آن واژگون میگردد و تشییعکنندگان اندکشمار آن پراکنده میشوند. «شمع قدى» داستان اعتقاد بیشایبهی مذهبی مردم عادی است که هر ساله، در ایام محرم، در مراسم سوگواری سیدالشهدا و اهل بیتش شرکت میکنند و از جمله شمعهای قدی گچی و پیهسوز نذر میکنند. «تجهیز ملت» با وصف حمام زنانه و اتفاقات عادی یا غیر عادی آن آغاز میشود. هر کس به کاری مشغول است. در این اثنا، صدای انفجار توپ و شلیک گلوله باعث وحشتزدگی و بیرونآمدن زنها از حمام و فرار بیهدف مردم کوچه و بازار و پناه جستن آنها به هر گوشه و کنار میشود. «پستچی» وصف حال «وحدتي»، مأموري زحمتکش است که، تا لحظهی مرگ، کسی به نقش او در جامعه و ارزش وجودی او توجه ننموده است. در «معرکه» نیز، نویسنده اعتقادات مذهبی عامهی مردم را به تصویر کشیده و از نیاز آنان به دعا یاد کرده است. «ای لامس سبا» تعبیر عامیانهای است که به ملحد و بیدین (لامذهب) اطلاق میشود. در این داستان، افراد به ظاهر متجددی به تصویر کشیده شدهاند که با تظاهر به تدین عوامفریبی میکنند. در آخرین داستان، «دو مرده»، نویسنده مرگ فقیری گونیپوش و ثروتمندی پرطرفدار را که مردم برای حمل تابوتش پیشدستی میکنند و جمعیت انبوهی تشییعکننده دارد در برابر یکدیگر نهاده است.
در این مجموعه، مواقف فکری نویسنده که میکوشد رابطهی خود را با سنتها حفظ کند بازتاب یافته است. مایههایی از احساسات مذهبی و در مواردی پوپولیستی در داستانها نمودار است. به لحاظ فنی ساختار داستانها هنوز خام است و قوت و کشش کافی ندارد. حتی بعضی از داستانها بیشتر به انشای مدرسه شباهت دارد. نثر آل احمد سلیس و روان و سرشار از تعبیرهای کنایی اصیل تهرانی با چاشنی طنز است و دستاورد نویسندهای صاحب سبک را جلوهگر میسازد.