
کتاب دست دوم خانه کج آگاتا کریستی
300,000 50%
150,000 تومان
خانه کج اثری از داستان پلیسی آگاتا کریستی است که برای اولین بار در ایالات متحده توسط Dodd, Mead and Company در مارس 1949 منتشر شد و در انگلستان توسط کلوپ جنایی کالینز در 23 مه همان سال منتشر شد.
این اکشن در پاییز 1947 در لندن و نزدیکی آن اتفاق میافتد. سه نسل از خانواده لئونیدس زیر نظر پدرسالار ثروتمند آریستید با هم زندگی می کنند. همسر اول او مارسیا درگذشته است. خواهرش ادیت از آن زمان به بعد از خانواده مراقبت کرده است. همسر دوم او برندای تنبل است که چندین دهه از او کوچکتر است و مظنون به داشتن رابطه عشقی مخفیانه با لارنس، مربی نوه هاست. پس از اینکه آریستاید توسط داروی چشم خود (سرین) مسموم می شود، نوه او سوفیا به راوی و نامزدش چارلز هیوارد می گوید که تا زمانی که قاتل دستگیر نشود، نمی توانند ازدواج کنند. پدر چارلز، «پیرمرد»، دستیار کمیسر اسکاتلند یارد است، بنابراین چارلز به همراه بازرس ارشد ، کارآگاهی از درون به نام تاورنر از درون خانه به تحقیق میپردازد.
مظنونان آشکار برندا لئونیدس، همسر دوم بسیار جوانتر آریستید، و لارنس براون، یک مخالف وظیفه شناس هستند که به عنوان معلم خصوصی برادر و خواهر کوچکتر سوفیا، یوستاس و ژوزفین، در خانه زندگی می کند. شایعه شده است که آنها یک رابطه عشقی غیرقانونی را زیر دماغ لئونیدیس پیر داشته اند.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.