برند : دست دوم
دستهبندی : تاریخ ایران
کتاب دست دوم کتاب شکست شاهانه، روانشناسی شخصیت شاه
مصور
ملاحظاتی درباره سقوط شاه
ماروین زونیس در کتاب شکست شاهانه ، با بررسی اسناد متعدد و مصاحبه با بازماندگان رژیم پهلوی، می‌کوشد تحلیلی روان‌شناختی از ظهور و سقوط محمدرضاشاه به دست دهد.
منابع نیروی روان‌شناختیِ شاه برای فرمانروایی چه‌کسانی بودند؟
حوادث دوران کودکی‌اش چه بازتابی در بزرگسالی داشتند و چگونه بر کیفیت حکمرانی او اثر گذاشتند؟
شاه در بزنگاه‌های مهم تاریخی از جمله کودتای 28 مرداد چه واکنشی از خود نشان داد و چگونه می‌توان تحلیلی روان‌شناختی از این واکنش‌ها به دست داد؟
ویژگی روان‌شناختی رابطه تاریخی ایرانیان و بیگانگان چگونه بر شاه اثر گذاشت و در او بازتاب یافت؟
بیماری سرطان شاه چگونه بر شخصیتش اثرگذار شد؟
در روزهای آخر منتهی به انقلاب اسلامی، شاه چه رفتارهایی از خود بروز داد؟
رابطه او و ایالات متحده چه فراز و نشیب روان‌شناختی‌ای را از سر گذراند؟
چرا مردم ایران در نهایت شاه را به‌عنوان شخصی قدرقدرت نپذیرفتند و چطور می‌توان این پدیده را تحلیل کرد؟
کتاب مزبور بررسی و تلاشی دارد روانشناختانه از شخصیت محمدرضا پهلوی (شاه) از کودکی تا مرگ و رابطه این شخصیت با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران.در این کتاب ادعا می‌گردد که شاه به دلایل بسیار زیادی دچار نوعی از کمبود شخصیتی بوده که بر اساس آن فرد به دیگران وابسته می‌گردد.
بر اساس ادعای نویسنده مهمترین این دیگران عبارت بودند از رضاشاه، اشرف پهلوی، تاج الملوک مادر شاه، ارنست پرون، اسدالله علم و حسین فردوست (دوستان دوره کودکی)، فرح پهلوی، و در نهایت دولت آمریکا و در ادامه چنین نتیجه می‌گیرد که شاه در دوره انقلاب به هیچیک از این سرچشمه‌های روانی دسترسی (و یا اعتماد) نداشته است.
پدرش، ارنست پرون و علم پیش تر مرده بودند. اشرف در خارج از کشور بود. همسرش و فردوست کمتر مورد اعتماد بوده اند و سرانجام آمریکا دست از حمایت وی برداشته بوده است.در پاورقی‌های کتاب منابع بسیار زیادی مورد ارجاع قرار گرفته اند. لیکن مطالبی که چالش بر انگیزند اغلب یا به منبعی ارجاع نشده اند و یا به مصاحبه‌های شخصی با افراد غیرقابل معرفی ارجاع شده اند.ماروین زونیس پیش از این و در زمان حکومت شاه، کتاب برگزیدگان سیاسی ایران را در زمینه جامعه‌شناسی ایران تالیف نموده بوده است.
...اسداله علم; وى دوست مادامالعمر شاه بود و محمدرضا به هیچکس به اندازه او اعتماد نداشت. او مردى سرسخت و مصمم بود و در جریان سرکوبى قیام 15 خرداد 1342 مهمترین خدمت خود رابه شاه کرد.وى فرمانده هان نظامى را فراخوانده و گفته بود من می خواهم خیابان ها پاک شود. او به شاه جرأت مىداد. سرانجام علم نیز مبتلا به بیمارى سرطان شد و دو ماه قبل از آغاز انقلاب درگذشت.